یک سرزمین بایر در دوران پساآخرالزمان و مردی به اسم فینچ واینبرگ که در این شرایط سخت، آهنگ شیرینی آمریکایی را زمزمه میکند. فینچ یک سگ شایان ستایش و یک ربات دوستداشتنی هم دارد و آخرالزمان را با این دو همدم عزیزش سپری میکند.
یک سرزمین بایر در دوران پساآخرالزمان و مردی به اسم فینچ واینبرگ که در این شرایط سخت، آهنگ شیرینی آمریکایی را زمزمه میکند. فینچ یک سگ شایان ستایش و یک ربات دوستداشتنی هم دارد و آخرالزمان را با این دو همدم عزیزش سپری میکند. همین عناصر باعث شده تا فینچ یک فیلم پساآخرالزمانی آرامشبخش و دوستداشتنی باشد که بیشتر شبیه به نسخه بهروزشده پینوکیوست تا کاوشی سخت برای زنده ماندن با بدترین شرایط ممکن! برای مطالعه نقد فیلم فینچ تازهترین فیلم تام هنکس، با مجله اینترنتی هفتگ همراه باشید.
فیلم فینچ بیشتر یک افسانه است، افسانهای در مورد مردی که تعاملات و تجربیاتش با رباتی خلق کرده، ممکن است ربات را به نسخهای مکانیکی با هوش مصنوعی از یک پسر واقعی تبدیل کند.هنکس همانطور که در فیلم دورافتاده (Cast Away) هم نشان داد، میتواند مکالمه با اشیای بیجان را به مکالمهای زنده، جذاب و حتی احساسی تبدیل کند. اما برخلاف ویلسون توپ والیبال آن فیلم، اینجا با موجودی طرفیم که نه تنها صحبت میکند، که میتواند یاد بگیرد و رشد کند.
اشعههای خورشید لایه اوزون و بیشتر حیات انسانی، حیوانی و گیاهی روی زمین را با تشعشعات ویرانگرش از بین برده است. اکنون حتی چند ثانیه ماندن زیر نور خورشید باعث میشود پوست هر جنبندهای بسوزد. فینچ که زمانی مهندس و خوره کامپیوتر بوده، حالا انسانی است که توسط طبیعت تنها شده. او با توسعه دادن برنامههای کامپیوتری و اختراع یک کتشلوار ضدآفتاب با تکنولوژی بالا توانسته ظرف ۱۵ سال بعد از نابودی زمین، سر خودش را گرم کند و از مرگ در امان بماند.
سگش به نام گودیر و یک ربات کوچولوی بامزه به نام دیویی تنها همراهان او هستند. اما با شروع فیلم، فینچ باید تغییراتی ایجاد کند. یکی از آنها مربوط به طوفانی است که به سرعت نزدیک میشود و آنقدر ویرانگر است که این سه دیگر نمیتوانند در خانه/آزمایشگاه فینچ در سنت لوئیس بمانند. آنها در کنار هم باید سفری را آغاز کنند. فینچ دلش میخواهد به سانفرانسیسکو برود و پل گلدن گیت را ببیند که به عمرش ندیده و همیشه کارتپستالش را به همراه داشته است. پیدا کردن غذا و منابعی که توسط بازماندگان دیگر زمین غارت نشده باشد هم از دیگر اولویتهای فینچ و دو همراهش در پی این سفر پرماجراست.
هنکس مثل همیشه به شکل شگفتانگیزی جذاب و تماشایی است و بدون هیچ زحمتی پرده سینما را تنها با کوتاهترین حضور سایر بازیگران انسانی فیلم، سرپا و دیدنی نگه میدارد. فیلمبرداری جو ویلمز خیرهکننده و مرثیه آمیز است، او از مناظر ویرانی زیبایی خلق میکند و عملکرد دوربینش طوری است که باعث میشود یک استراحت کوتاه همسفران در فیلم هم مانند یک معجزه به نظر برسد!
متاسفانه فیلمنامه به سطح فیلمبرداری نمیرسد و در اکثر اوقات پیشبینی پذیر، متناقض و سنگین است و تلاشهای ستودنی تام هنکس برای درآوردن درونیات، دغدغهها و تعارضهای فینچ هم نتوانسته ضعفهای سناریو را پوشش دهد. با وجود ضعفهای سناریو، فضای فیلم گرم، کارگردانی آن خوب و بازی هنکس آنقدر عالی است که باعث میشود فینچ حتما ارزش تماشا داشته باشد. برای مطالعه مطالب مشابه نقد فیلم فینچ تازهترین فیلم تام هنکس، با مجله هنری هفتگ همراه باشید.