از منظر تخصصی، سری فیلمهای سریع و خشمگین که حدود هزار و پانصد اتومبیل در آن دربوداغان شده، در قسمتهای مختلفشان توانستهاند دستاوردهای مهمی در ساخت صحنههای اکشن و بدلکاری در کنار جلوههای ویژه کامپیوتری داشته باشند. در هرکدام از این فیلمها، شیوههای بدیعی در اجرای صحنههای اکشن، مبارزه و اتومبیلرانی مشاهده میشود که الگویی خوب و درست برای فیلمهای دیگر در این ژانر هستند.
نقدی بر سری فیلم های سریع و خشن – روی کاغذ، سریع و خشمگین اینطور تعریف میشود: سری فیلمهای متمرکز بر سینمای اکشن که در آنها دستفرمان، مسابقات خیابانی با اتومبیل، سرقت، جاسوسبازی و خانواده از اهمیت بالایی برخوردار هستند و نقش مهمی دارند. این فرنچایز نهتنها در سینما، بلکه در تلویزیون، بازیهای کامپیوتری، فیلمهای کوتاه و حتی پارکهای تفریحی ادامهدار شده و همهجا عناصر و شخصیتهایش را میبینید. هرچند همینها کافی است تا هر سری فیلمی را تبدیل به یکی از بهترینها در فهرست تاریخ سرگرمیسازی کند و فیلمی که قسمت نهم آن اکران شده و ساخت قسمت دهم و یازدهم آن نیز در دستور ساخت باشد، قطعا سری از بسیاری از فیلمهای حتی اکشن دنیا نیز سواست، اما در ادامه، توضیحات بیشتری داده خواهد شد تا چرایی اهمیت و نفوذ بالای آن روشن گردد؛ اهمیتی که محدود به فروش فوقالعاده آن نمیشود و بعد از بیستسال از قسمت اول، تأثیرات مهمی که در صنعت سینما گذاشته ملموس است.
نمیدانم از سینما چه میخواهید؟ آیا این صنعت که هنر هم میدانندش برایتان جایی است که مفاهیم عمیق انسانی و هنری در آن یافت میشود یا آن را محلی برای فراغت و سرگرمی میدانید؟ اگر از دسته اول هستید، احتمالا مخاطب این نوشته نخواهید بود و اگر هم آن را بخوانید، حتی اگر غرولندکنان به نویسندهاش فحش ندهید در دل به او خواهید خندید. بههرحال لازم است چیزی همین اول کار برایتان روشن شود: نویسنده این مطلب کاملا معتقد است ک سینما پیش از اینکه هر چیز دیگری باشد، صنعتی برای سرگرم شدن، لذت بردن، گمشدن در رؤیا و خیالپردازی بیانتهاست و تمام عناصر آن هم باید ذیل همین تعریف شود. از این منظر، سری فیلمهای سریع و خشمگین، از جمله نزدیکترین فرنچایزها به مدیوم سینما هستند. فرنچایز چیست؟ شاید بدانید اما بد نیست بگویم که به هر اثر فرهنگی-هنری-سرگرمی مانند سینما، سریال، بازی کامپیوتری، اسباببازی و غیره که حول یک داستان یا شخصیتهای آن ساخته میشود، فرنچایز میگویند. برای مطالعه نقدی بر سری فیلم های سریع و خشن، با مجله اینترنتی هفتگ همراه باشید.
همهچیز از سال ۲۰۰۱ با ساخت قسمت اول به نام سریع و خشمگین شروع شد. فیلمی که تمرکزش بر مسابقات غیرقانونی اتومبیلرانی خیابانی بود. داستان درباره یک پلیس مخفی با شرکت پل واکر مرحوم است (که بعدا حضور و مرگ تراژیکش هم در این فیلمها، بزرگ داشته شد) و وین دیزل بهعنوان رهبر یک گروه زیرزمینی نیز از عناصر اصلی این سری بهحساب میآید. هرچند دیزل در قسمت دوم و سوم حضور ندارد و در انتهای سومین فیلم با نام توکیو دریفت، کوتاه حاضر میشود و واکر را هم در قسمت سوم نمیبینیم، اما مجموعه سریع و خشمگین بدون حضور آنها قابلتصور نیست. فیلم که در ابتدا هیچ ستاره درجهیکی نداشت بعد از قرار گرفتن بازیگران قسمت اول در کنار هم توانست بزرگانی مانند هلن میرن، شارلیز ترون، دواین جانسون، جیسون استاتهام و کرت راسل را نیز در کنار قلچماقهای گولاخش به خود جلب کند.
بعد از اکران در تابستان ۲۰۰۱، مهمترین چیزی که موردتوجه قرار گرفت، این بود که منتقدین از فیلم متنفر نشده بودند، آنهم درست زمانیکه انتقاد از فیلمهای حادثهمحور رایج بود. ولی برای سریع و خشمگین نقدهای منفی در کنار نقدهایی مثبت قرار گرفت. درمجموع حتی سختگیرترین منتقدان نیز آن را مزخرف قلمداد نکردند و از آن بهعنوان فیلمی یاد کردند که آنچه به دنبال آن بوده را به خوبی اجرا کرده است.
از ویژگیهای مهم سریع و خشمگین این است که مانند بسیاری از سری فیلمهای دنبالهداری که توانستند سالیان متمادی پابرجا و ماندگار بمانند، اثری اقتباسی از یک کتاب، فیلم و سریال نیست. آنچه از آن اقتباس میکند، تنها عناصری است که در قسمتهای قبلی خودش آنها را ساخته. آنها را دنبال میکند و ارتقا میدهد و یا در یکلحظه همه را منفجر میکند و باز از نو میسازد. مجموعههای دنبالهدار معمولا بدون ریسک خودشان را تکرار میکنند اما سریع و خشمگین مانند هر مجموعه موفق دیگر بهدنبال نوآوری و خطر کردن است. در صنعتی که پول حرف اول را میزند، سری فیلمهایی مانند این، که بتوانند اطمینان کمپانیهای فیلمسازی را برای انجام تغییرات مختلف در خطوط داستان و قسمتهای مهم دیگرش جلب کند، قطعا موفق بودهاند. چراکه نهتنها مخاطبان عام به آن پشت نکردهاند، بلکه با هر قسمت جدید به تعدادشان افزودهشده و طرفداران سینهچاکتری هم برای خود ساختهاند و این یعنی گیشه پررونقتر و درآمد بیشتر.
بهجز این، در فاصله بیستسالی که این اکشن جذاب پر بازیگر ساخته و بزرگ و بزرگتر شده، سازندگان فیلمهای دنبالهدار دیگری ترغیب شدند که به ساخت قسمتهای بعدی ادامه دهند که بدون شک موفقیت و محبوبیت سریع و خشمگین در این رویه دنبالهسازیها و بازگرداندن عناوین محبوب بر پرده نقرهای بیتأثیر نبوده است. پارک ژوراسیک، جنگ ستارگان، بتمن، مأموریت غیرممکن و پیشتازان فضا از مهمترین این فیلمها هستند.
سریع و خشمگین را فقط نباید اکشنی برای ماشین بازها و عشق عضلهها دانست. شخصیتها زمینی، انسانی و قابلباور هستند. جنگ و جدل و کتکزدن و کتکخوردنشان را تا حدود زیادی باور میکنی. آنچه در تمام قسمتهای این سری فیلم خوشساخت بهعنوان هسته مرکزی باقیمانده، اهمیت خانواده است. شعار اصلی فیلم، فارغ از تمام اتفاقاتی که در هر قسمت آن میافتد، این است: «هیچچیز مهمتر از خانواده نیست» و این عینا وقتی پس از طوفانهای سهمگین رخداده در طول فیلم همه اعضای گروه دورهم جمع میشوند تا آرامش کنار هم بودن را تجربه کنند، دیده میشود. انگار در کنار هم بودن و سهمی یکسان از زندگی مشترک داشتن در فضای فکری سازندگان فیلم نیز جاری است. وقتی با دقت به تمام قسمتها نگاه میکنیم، آنچه نظرها را جلب میکند تنوع نماها در نقش دادن به شخصیتهاست. فارغ از اینکه سریع و خشمگین از یک فیلم متمرکز بر مرد سفیدپوستِ قهرمان به مجموعهای از قهرمانانی تبدیل شد که از نژاد و فرهنگهایی گوناگون از سراسر دنیا گردهم آمدند، اهمیت و نقشهایی که به شخصیتهای فرعی در کنار قهرمانان اصلی فیلم دادهشده، مثالزدنی است.
در سال ۲۰۱۳ درحالیکه گروه فیلمسازی زمان استراحت در جریان ساخت قسمت هفتم را سپری میکردند، پل واکر که یکی از ستونهای اصلی فیلم تلقی میشد، در حادثه رانندگی جان خود را از دست داد. همه عوامل کمک کردند و حتی برادر پل واکر بهعنوان بدلِ بازیگر ازدسترفته قدم پیش گذاشت تا این قسمت بهپایان برسد. فارغ از اینکه فیلمهای اکشن را دوست داشته باشید یا نه، توصیه اکید میکنم حتما سکانس خداحافظی وین دیزل و پل واکر را در قسمت هفتم سریع و خشمگین ببینید؛ بسیار تأثیرگذار و احساسات برانگیز است. این دوباره به همان خانواده بودن و اهمیت بیشازحد ندادن به یک کاراکتر ویژه در فلسفه سریع و خشمگین صحه میگذارد و باعث میشود هواخواهان فیلم، از فقدان یک شخصیت خاص دلزده نشوند.
بهترین فیلم های اکشن سال ۲۰۲۱
از منظر تخصصی، سری فیلمهای سریع و خشمگین که حدود هزار و پانصد اتومبیل در آن دربوداغان شده، در قسمتهای مختلفشان توانستهاند دستاوردهای مهمی در ساخت صحنههای اکشن و بدلکاری در کنار جلوههای ویژه کامپیوتری داشته باشند. در هرکدام از این فیلمها، شیوههای بدیعی در اجرای صحنههای اکشن، مبارزه و اتومبیلرانی مشاهده میشود که الگویی خوب و درست برای فیلمهای دیگر در این ژانر هستند.
فیلم آنقدر مصالح در اختیار قرار میدهد که فرصت برای ساخت فیلمهای فرعی و دیگر محصولات دنیای سرگرمی بهقدر کفایت وجود دارد. تا به اینجا، تنها یک فیلم فرعی از خط اصلی داستانی به نام هابز و شاو با شرکت سرسلسله بازیگران گولاخ سینمای اکشن، جیسون استاتهام و دواین جانسون ساخته شده که به نظر میرسد هم برای ادامه خودِ این داستان فرعی و هم دیگر خطوط داستانی، انگیزه کافی وجود داشته باشد. بارِ کمدیِ فیلم که با پیشتر رفتن قسمتهای مجموعه پررنگتر شده، خوب ازکاردرآمده و رنگ و لعاب خوبی به آن داده است.
رنکینگ فیلم های سریع و خشمگین
سریع و خشمگین نماد سینمای قرن بیستویک است. سینمایی که برای بقا احتیاج به موفقیتهای زود و پشت سر هم دارد؛ یا باید فیلمهای کمخرج مستقل در آن ساخت یا اینکه یک بلاک باستر بزرگ که گیشه را به آتش بکشد. هیچ راه میانهای وجود ندارد و فیلمهای متوسط محکوم به فنا هستند. دلیل اصلیاش هم این است که این محصولات باید بتوانند مخاطبین خانگی را نیز به خود جذب کنند و با تلویزیون، اینترنت و رسانههای دیگر رقابت کنند. از این منظر، قابل پیشبینی است که مجموعه فیلم سریع و خشمگین همچنان ادامه پیدا کند و موفقیتهای مالیاش، تا زمانی که ساخته میشود، ادامهدار باشد. این فیلم، نماد شکوفایی و پابرجایی سینما در روزگار مدرن است و هرچه دوستش نداشته باشید، حق ندارید منکر تأثیرگذاریاش در بقای این صنعت بزرگ و قدیمی شوید. محصولی که میفروشد، سرگرم میکند، حرفی برای گفتن دارد، سینما را از وجوهی به جلو پیش میبرد و همچنان قابلیت تغییر و زایندگی دارد و منبع بسیار بزرگی برای ساخت محصولاتی با اقتباس از خودش است، قطعاً و بدون هیچ حرفوحدیثی از طلایهداران سینمای دنیای امروز است. اگر هنوز سریع و خشمگین را سینما نمیدانید و مسخرهاش میکنید و نگاهی از سر تفرعن و تحقیر به آن دارید، بهتر است با نوستالژی شاهکارهای کلاسیک تا ابد زندگی کنید و بهجای مشاهده شکوفاییهای بکر و تازه، در غار سینماییتان وقت بگذرانید. برای مطالعه مطالب مشابه، با مجله فرهنگی هفتگ همراه باشید.